سردیس استاد عاشورپور


موقع طراحی از چهره ی عاشورپور، (برای ساخت یک سردیس کوچیک یادبود در اولین سالگردش)، مجذوب لبخند بی نظیری شدم که در عین سادگی برام آشنا و ناشناخته بود!
ساعت ها به عکسهایش با اون لبخند معروفش نگاه کردم تا چیزی که می سازم درصدی از روح عاشورپور را که مثل یک رودخونه جاری ست همراه داشته باشد. می دانم چیزهای زیادی از عاشورپور هست که نمی دانیم. چیزهایی که هنوزم که هنوز است رنگ صدایش را خاص می کند. چیزی که باعث لبخند فراموش ناشدنیش می شود.
حین ساختن مجسمه وقتی به گردن و حنجره رسیدم یاد حرفش افتادم که می گفت:
«من وقت برای مردن ندارم»
بی اختیار دست از کار کشیدم و به مجسمه نگاه کردم و گفتم: «می دونم».


Author: Ali Baghban
* سردیس استاد عاشورپور از طریق سایت گروه کاسپینو و سایت رسمی استاد عاشورپور عرضه خواهد شد. درآمد حاصل از فروش این مجسمه ها صرف خرید کتاب (غیردرسی) برای کودکان مدارس فقیرنشین انزلی خواهد شد.
عکس: رضا بهرامی نژاد

۱ نظر:

ناشناس گفت...

دستت درست ...