* * *
در اوایل دی ماه جاری شهردار جوان در توضیح برنامه های جاری و آتی شهرداری انزلی به خبرنگار ایرنا، از «ساخت یک بوستان در محل سابق نیروی انتظامی در بلوار انزلی» سخن گفت. حال اگر از مفهوم عجیب «ساخت یک بوستان» در لبهی انتهایی مشهورترین بوستان انزلی بگذریم، به این موضوع مهم میرسیم که نقش خلاقیّت در این طرح چگونه است؟ هر چند خیلی از همشهریان خستهی من خواهند گفت همین رها نکردن خرابهی مذکور برای چندین سال، شایسته تحسین است (يعني نه مانند ویرانهی کنار میدان انزلی که البته از همیّت شهرداران پیشین، مثل غالب بافتِ تاریخیِ انزلی مالک خصوصی یافته!)؛ و اگرچه ميدانم «فعالیّت» مثالزدنی شهردار جوان، خیلی زود شیوهي شگفتانگیزِ «جدولگذاری برای ساخت بوستان» را به سرانجام خواهد رساند (باور کنید هیچ کجای دنیا در پارکها و باغها جدول نمیکشند که در « بلوار » انزلی کشیدهاند و مثل لبهی راهها نيز رنگآمیزی كردهاند!)، در اینجا به اختصار سعی می کنم دلایل «لزوم رویکردی خلّاقانه» را در این موضوع برشمارم :
اهمیت مکانی :
خروج تأسیسات نیروی انتظامی از محل مذکور و تغییرکاربری آن از نظامی به گردشگری یکی از دشوارترین فعالیتهای شهری انزلی بوده که هزینههای بسیاری از سرمایه و زمان بر مسؤولان ردههای مختلف تحمیل کردهاست. این تغییركاربری، دو نوار بسیار مهم گردشگری انزلی (بلوار و خیابان شنبه بازار) را با عرض و چشمانداز مناسبی به هم اتصال میدهد (اگر اسکله کوچک مقابل نیز با عنایت نیروی انتظامی به نقطه دیگری منتقل شود، اسکلههای گردشگری بلوار و شنبهبازار با دو ساحل متفاوت خلیج و رودخانه به هم میپیوندند) . زمین مورد بحث در منتهی الیه شرقی شبه جزیره انزلی قرار گرفته و ضمن این که محل تقاطع رودخانهی شنبهبازار و خلیج انزلی است، مشرف بر تمامی سه پهنهی بزرگ بندرانزلی (غازیان، میان پشته و انزلی) ميباشد و از این جهت می تواند مهم ترین و گرانبها ترین محدوده در میان همه اراضی شهر نام گيرد. برای لمس این اهمیّت کافیست بگوییم بنایی مرتفع در این نقطه، چشم اندازی بسیار بکر و شگفتانگیز مشرف بر دریا، خلیج، شهر انزلی، تالاب و همه جزایر و پلها خواهد داشت.
محلّی با این اهمیّت مکانی بهترین نقطه برای ساخت یک بنای لندمارک (که سمبل شهر انزلی به شمار آید) محسوب میشود. این پتانسیل مكاني در خیلی از شهرها وجود ندارد؛ امّا ویژگیهای خاص جغرافیایی و فضايیِ انزلی، موجب خلق چنین امتیازی شده است. اگر لندمارک انزلی در این نقطه ساخته شود هر گردشگری كه وارد انزلی میشود، از روی پل غازیان، پل انزلی و حتّی عرشهی کشتیهای مسافربری آینده ، نماد شهر را خواهد دید.
اهمیّت استراتژیک:
ویژگیهای ممتاز یادشده، تصمیمگیری در مورد محل مذکور را به سطح تصمیمي استراتژیک (برای آینده گردشگری انزلی) که نیازمند نگاهی خلّاق است، ارتقاء میدهد. دمدستیترین انتخاب همان «طرح» شهرداری انزلی است که لبهی شرقی فضای سبز را تا حدّ خیابان شنبهبازار گسترش دهد. این طرح اگر چه مانند ایدههای معمول شهرداریهای گیلان (مثل بازار سنّتی و پارکینگ مسطح)، اسفناک و مانند سردیس و تندیسهای کوتاه قامت رایج در پارکهای پایتخت، نسنجیده به شمار نمی رود، امّا هیچ محلّی از خلاقیت ندارد.
درحاليكه در اين شرايط، مدیریّتی خلّاق ایدهی لندمارک را برمیگزیند و در مورد گونهی آن، انتخابهای گستردهای از یک ساختمان با شکل منحصربهفرد تا برج مرتفعی با طراحی بینظیر را بر روی میز قرار میدهد (یا حتّی ایدهپردازی در مورد نوع لندمارک را مانند طراحیاش به مسابقه میگذارد). بدون شک انزلی با گذشتهی درخشان و آیندهای توسعهیافته، نمیتواند به لندمارک سادهای مثل برج ساعت (مناره) محدود بماند. تجاربی مثل برج مخابراتی بندر نشان میدهد که زمینهی اقتصادی چنین تصمیمهای استراتژیکی در شهر انزلی فراهم است. مدیریّت شهری توانمند میتواند با دید باز، چانهزنی و قدری ابتکار، مشارکتِ ریالی دستگاههای توانمندی نظیر گمرک ، بندر و کشتیرانی، منطقه آزاد و حتّی بخش خصوصی را در این پروژه محقّق نماید. البته همه ميدانيم كه این تصمیم بدون صرف دانش فنی و سلیقه هنری مناسب از سوی مدیران به نتیجهای تأسفبار خواهد انجامید چراکه نمونههای تلخ سالهای اخیر نشان میدهد صحبت از «معماری» با دستگاه مدیریت شهری، به نوعی بازیکردن با آتش است.
اهمیت شکلی :
انتخاب ایده ی «بنا» ما را به این چالش میبرد که شکل بنا و کاربری آن باید چگونه باشد. اگر احداث ساختمان مرتفع مدّ نظر قرار گیرد، مطالعات جامعی خواهد توانست نوع کاربری این ساختمان را پیشنهاد نماید. امّا در نگاهی اجمالی میتوان دریافت که مثلاً تمرکز بر کاربری تجاری و به خصوص «گردشگریِ فرهنگی» در صورتی که اعتبار دولتی مناسبی هم جذب شود، ایده آل درستی برای انتخاب است. مساحت زمین و موقعیت مکانی و جغرافیایی اطراف آن ، انتخاب بنایی مرتفع را ناگزیر میکند. تجربهی بینظیر استفاده از چشمانداز چنین ساختمانی، گردشگران و شهروندان را به سوی خود کشانده و درآمد قابل توجّهای پدید میآورد. شکل ویژه بنا نیز فقط از طریق مسابقهای در سطح عالي و با ایدهپردازی معماران و طراحان برجسته ايران و جهان حاصل خواهد شد. در چنین پروژههایی، «طراحی» بیش از هر چیز اهمیّت مییابد.
اهمیت فرهنگی :
بدون شک اعطای کاربری فرهنگی به تمام یا قسمتی از یک بنای لندمارک (با توجه به هزینهی بالاي احداث آن)، درجهي بالای توسعهیافتگی در یک جامعه را طلب میکند که معمولاً از حد پایتخت در کشورهای در حال توسعه فراتر نمی رود. (نمونه آشنای ایرانیاش برج آزادی و مجموعه فرهنگی آن است). امّا اگر مدیریّت شهری انزلی بتواند چنین سوبسید شجاعانهای برای فرهنگ شهر بپردازد، برگ زرّینی از تاریخ انزلی را به نام خویش خواهد داشت. در آن صورت انتخابهای غیراداری نظیر گالری ، موزه یا حتّی سالن کوچکی برای تئاتر، بهترین امتیاز را خواهند داشت تا گردشگران را در فضایی بی بدیل پذیرا باشند.
اهمیت تاریخی :
زمانی گی دوموپاسان نوشت : «در پاریس نشستن در کافه ی زیر ایفل را به همه جای آن ترجیح میدهم چون تنها جایی از پاریس است که میتوانم با خیال راحت قهوهام را بنوشم و ایفل را نبينم!». واقعیّت این است که خیلی از هنرمندان و شهروندان فرانسوي در زمان ساخته شدن ايفل، از این غول آهنی به نفرت و خشم یاد کردهاند امّا شجاعت شهردار پاریس و خلاقیّت مهندس ایفل باعث شد سمبلی مشهور برای شهر پاریس پدید آید. امروزه ایفل میلیون ها نفر را از همه جای جهان به سمت خود میکشاند و تندیسهای کوچکش به وفور در چمدان مسافرانی که پاریس را ترک میکنند دیده میشود. ایفل اولین و آخرین تجربه ساخت لندمارک جدید نبوده و اين بلندپروازي هنوز در شهرهای جهان تکرار میشود. خیلی از لندماركها مثل برج ساعت لندن از تاریخ به جا ماندهاند و بسیاری مثل مجسّمه مسیح ریودوژانیرو یا برج تجاری دوبی، امروزه روز به شهرها اضافه میشوند تا به عنوان شاخصهی یک شهر، آن ها را به تاریخ پیوند دهند. ساخت لندمارکها، دور اندیشی ، شجاعت، خلاقیّت و هنر بالایی نیاز دارد. همان چیزهایی که انزلیچی های 136 سال قبل در ساختن شمس العمارهی بیهمتا برای تاریخ شهر خویش صرف کردند و حتی امروز که دیگر شمس العماره ای در کار نیست ، تصویر کهنه اش توسط انزلیچیها دست به دست می چرخد و روی دیوار مغازه ها میرود تا دستمایه غرور و هویّت تاریخیشان باشد.
پ.ن: این مقاله را پیشتر در شماره ده ماهنامه «موج» به چاپ سپرده بودم.
author: Arvin Ilbeygi
۲ نظر:
این عکس از دکتر نویری نیست؟
مطلب جالبی نوشتی.
واقعاً شهرداری هیچ برنامه ی خاصی برای ساخت یک لندمارک تو شهرما نداره؟ راستی اون تیکه بلوار هم مثل کار بناهای قدیمیه که دیوار بین دو تا اتاق برمی داشتند و یک سالن یک تیکه و بزرگ و بی تناسب و با ابعاد ناهمگون در می آوردند. ببینیم شهرداری چه خواهد کرد؟
ارسال یک نظر