هفت هشدار براي شوراييان در راه واگذاری پل
1. در تمام نقشه های گردشگری و اسناد و كاتالوگهای معرّفی ِشهر انزلی، پل قدیم غازیان به عنوان یكی از اماكن تاریخی شهر معرّفی شده است. بدیهی ست یك بنای تاریخی، قابل فروش و واگذاری دایمی نیست و هر شخص، نهاد یا گروهی كه بخواهد از این فضا استفاده كند باید بصورت «اجاره» با شهرداری عقد قرارداد نماید. در مورد فضاهای قبل و بعد از پل، این اجاره می تواند بلندمدّت باشد (حداكثر 99 ساله)، امّا بر روی خود پل فقط اجاره ی كوتاه مدّت مجاز است (حداكثر 5 ساله). تنها یك مزیت فرعی ِاین روش آنست كه سرمایه گذار از بارگزاری های سنگین و همیشگی بر روی پل اجتناب كرده و در نتیجه از تخریب بیشتر پل جلوگیری می شود. اگرچه در مورد پل غازیان روش مناسبتر این بود كه از سرمایه ی خود شهرداری برای احداث یك مكان عام المنفعه استفاده شود. چراكه وقتی یك میلیارد تومان هزینه برای طرحی موضعی مثل آبنما یا خرید تلویزیون در وسط میدان انزلی امكان پذیر است(!)، سرمایه گذاری در پل غازیان غیرممكن نخواهد بود.
2. صحبت از جایگاه تاریخی پل غازیان به این معنا نیست كه هرچیز سنّتی ِمربوط به گذشته با هوّیت و مختصات این پل سازگار است. پل غازیان در قرن حاضر ساخته شده و تمامی المانهایش با معماری شهری معاصر همخوانی دارند. از اینرو ایده های پرتی مثل بازار سنّتی با دیوارهای نئی و سقف گالی پوش (كه زمانی مطرح بود!) ربطی به هوّیت این پل نداشته و الگویی اشتباه هستند. در عوض بر طراحان واجب است در طراحی عناصری مثل مبلمان شهری، تابع الگوهای مبلمان و جداره قدیمی پل باشند.
3. بهتر است هر فضای گردشگری كه بر پل اضافه می شود، علاوه بر كاركرد خدماتی خویش، وظیفه ای هم در جهت معرّفی پل به عنوان یك بنای تاریخی برعهده گیرد.
4. تجربه ی كافه های بلوار انزلی نشان می دهد یك ایده ی عملكردی مناسب در صورت عدم مدیریت مستدام، در جهت عكس خود عمل كرده و به فضایی ناهنجار تبدیل می شود. امروزه اندازه، مصالح بكاررفته و مبلمان كافه های بلوار انزلی آنقدر ناهمگون است كه بیشتر به عنوان سدّی زشت در برابر دیدگان عابران پیاده عمل می كنند. ضمن اینكه نگاه «كسب درآمد»ی ِ شهرداری به كافه ها و «عدم آموزش و نظارت صحیح» بر آنها، پتانسیل ِبزهكاری را افزایش داده است.
5. پل غازیان در جغرافیای شهری انزلی دارای موقعیتی بی نظیر است كه در صورت توجّه و خرج تخصّص و هنر ِكافی می تواند به پرجاذبه ترین فضای عمومی شهر تبدیل شود. توجّه به مقیاس های انسانی و نیازهای یك گردشگر یا شهروند پیاده،ممنوعیت رفت و آمد برای وسایل نقلیه موتوری، كنترل آلودگی های صوتی و بصری ِمحیط و هرآنچه برای ایجاد یك فضای عمومی ِامن و موفق ضرورت دارد، می بایست مورد مطالعه و دقت نظر اعضای شورای شهر قرار گیرد.
6. سرمایه گذار باید مقید شود تا برای دفع زباله و فاضلاب تأسیساتش راهكارهای عملی داشته باشد چراكه حفظ محیط زیست جزو پیش شرطهای هر پروژه در دنیای امروز است.
7. طرح مناسب، طرحی ست كه فعالیت های انسانی محبوب را در برنامه خویش دیده باشد. فعالیت هایی مثل ماهیگیری از روی پل، قدم زدن و پیاده روی، نشستن در روبروی چشم انداز خلیج انزلی، برنامه های نمایشی كوچك و تجمّع برای جشن ها و مراسم فرهنگی مختلف از این جمله است.

پی نوشت:
الف. تیرماه سال گذشته در «ماهنامه موج» به دنبال معرّفی ِشهرهایی كه زیبایی شان برای انزلی الگوی مناسبی هستند، عكس های "پل چارلز" را منتشر كرده و تصریح نمودم: «پل چارلز در شهر پراگ جمهوری چك واقع شده و شباهت های بسیاری با پل قدیم غازیان در شهر ما دارد. این پل تاریخی در دهه 90 بازسازی شد و عبور وسایل نقلیه از آن ممنوع گردید. از آن زمان "چارلز" بیشتر از آنكه یك "پل" باشد، یك فضای فرهنگی-توریستی ِزیبا و منحصربه فرد است. طول این پل از پل غازیان بیشتر است امّا عرض برابری دارند. پل چارلز در تمام 24 ساعت شبانه روز میزبان جهانگردان و ساكنین شهر است. آنها از دستفروشان خرید می كنند، به صدای نوازندگان ِروی پل گوش می سپارند و به تماشای هنرمندان تئاتر عروسكی می ایستند. شهرداری پراگ به دقّت نظارت می كند تا تعدّد دستفروشان، تركیب زیبای پل را بر هم نزند. آنان فقط محصولات هنری و فرهنگی مثل كارت پستال، كتاب و صنایع دستی كوچك پراگ را می فروشند. هیچ كس حق ندارد آنجا بساطی دایمی بسازد و هرفروشنده تنها می تواند یك پانل تاشوی قابل حمل و نقل، یك صندلی و یك چتر با خود به روی پل بیاورد. الگوی طراحی و نگاه ِفرهنگی «شهرداری پراگ» در بازسازی «پل چارلز» می تواند برای پل قدیمی و به حال خود رها شده ی غازیان مورد استفاده قرار گیرد. به شرط آنكه اندیشه و هنرمندی ِهمسانی نیز در مسؤولین دستگاه شهرداری انزلی موجود باشد.»
ب. دو سال پیش به همراهی رحیم رحیمزاده و علی باغبان طرح جشنواره ای را ریختیم كه در صورت اجرا می توانست شهرت زیادی برای انزلی در جامعه هنری كشور فراهم آورد. این جشنواره كه «پنجاه نقّاش روی پل» نام داشت، درواقع جشنی بزرگ برای معرّفی هنر نقّاشی و شهر انزلی بود. به این صورت كه روز پنجم مردادماه پنجاه نفر از برجسته ترین نقّاشان انزلی و سراسر كشور بر روی پل غازیان حاضر شوند و هریك از منظر خودشان انزلی را نقاشی كنند. این روز در انزلی به عنوان «روز نقاشی» نام گذاری می گردید و در كنار این برنامه، برنامه های جنبی مختلفی برای معرّفی هنر نقّاشی به كودكان و بزرگسالان ترتیب داده می شد. رهگذران می توانستند از نزدیك كار نقّاشان را نظاره كرده و هر نقّاش معتبر، یك دستیار از جوانان علاقه مند انزلی داشت تا ضمن كمك به نقّاش، شیوه كارش را از نزدیك بیاموزد. تمام مراحل این جشنواره از فراخوان و ثبت نام و ستاد برگزاری گرفته تا مراسم فرهنگی جانبی را مشخص كردیم و در دفترچه ای به تفصیل آوردیم. قرار بود بعد از جشنواره هم 50 تابلوی نقاشی (تصویر انزلی از دید 50 نقّاش)، نزد ستاد جشنواره به امانت مانده تا در نمایشگاههایی در شهرهای مختلف به نمایش گذاشته شود. از مجموعه بهترین كارها نیز كتابی چاپ می شد تا به یادگار بماند… بعد از تسلیم طرح جشنواره به مسؤولین ارشاد، پاسخ رسید كه -علاوه بر مشكل بودجه- نیروی دریایی به هیچ عنوان اجازه برگزاری جشنواره را بر روی پل نخواهد داد زیرا اسكله های نظامی نداجا از فراز پل نمایان هستند. سرانجام جشنواره ی ما منتفی شد امّا شاید نیروی دریایی هم با درك ضروریات گردشگری شهر انزلی، نیازمند تغییر در دیدگاه خویش باشد. وقتی تأسیسات نظامی این نیرو در دل شهر قرار دارد و اسكله های نظامی اش از دو سو (پل غازیان و انتهای بلوار انزلی) در معرض دید گردشگران و مسافرین است، مخالفت با برنامه ها و مراسم فرهنگی، چندان "استدلالی" به شمار نمی رود.
Author: Arvin Ilbeygi