گوش شهرداری



گوش شهرداری



اگر هنوز در میان شما كسی هست كه معتقد باشد انزلی جزو شهرهای متفاوت ایران است و مردمانش چیزهایی به چشم می بینند كه نزد دیگران غریبه است، با او موافقم! اینجا انزلی ست؛ شهری كه یاد نمی‌گیرد چگونه از نهادهای مدنی‌اش استفاده كند و دو شهردار پیدا می‌كند!! شهری كه اعضای شورایش برای مخالفت با دیگری، جلسه‌ها را از رسمیت می‌اندازند تا برای مدّتها نه جلسه‌ای باشد و نه مصوّبه‌ای! شهری كه نمی‌تواند حتّی چندمتر زمین خالی معرّفی كند تا حكومت برایش استادیوم جدید بسازد!... بگذارید با طولانی كردن این لیست، خاطرات تلخ و جفنگ زندگی در این شهر را برایتان زنده نكنم. برای خندیدن به وضعیت ِجفنگ ِ این بندر ِ«خفته در خواب» فقط كافی ست در میدان انزلی بایستید و تصویری را كه شهرداری از آینده بشارت داده است تماشا كنید. بله اینجا تنها نقطه‌ی ایران است كه طراحی و مشاوره‌ی مهمترین پروژه‌ی «طراحی شهری» یعنی طراحی میدان اصلی شهر را به یك شركت تبلیغاتی محوّل می‌كنند. شاید وقتی برایتان بگویم آن شركت تبلیغاتی چه سابقه‌ای دارد و پیشتر چه زخمی بر تن شهرتان زده است، حتّی نتوانید بخندید.

***
مثالی برای گوش: دو سال پیش، شهردار محبوب ِدومین شورای شهر انزلی (حكیمی‌نژاد) مجوّز ساخت یك اتاقك استوانه‌ای ِآجری را در لبه‌ی ساحلی بلوار انزلی صادر كرد. این بنای بی‌هویّت ظاهراً برای استفاده‌ی پرسنل یكی از از تعاونی‌های قایق‌سواری مستقر در بلوار ساخته شد امّا اندازه و حجمش طوری ست كه نمی‌توان برایش هیچ مصرفی جز خلق آلودگی بصری در برابر چشم‌انداز خلیج انزلی برشمرد. حالا دیگر از نمای رهاشده و درب ِهمیشه بسته‌اش پیداست كه خود اعضای تعاونی هم توجیهی برای استفاده از این زگیل بزرگ نمی‌بینند؛ امّا مدّتها پیش كه تازه از ساختش گذشته بود، تصمیم گرفتم در یك عصر شلوغ، چند ساعت روی نیمكت روبرویی بنشینم و به حرفهای مردمی كه برای اوّلین بار با آن روبرو می‌شدند، گوش دهم. سعی كردم از هیچكدام از شهروندان مستقیم سؤال نكنم و فقط گوش تیز كنم تا واكنشهای رهگذران را بشنوم. نتیجه جالب بود: هیچكس از دیدن آن بنا حس رضایتمندی نداشت. بعضی‌ها چهره درهم كشیدند یا با تعجّب نگاه كردند و خیلی‌ها با غرولند یا فحش و ناسزا به بانیان ِقضیه، واكنش نشان دادند.
می شود گفت آدمها تا حدّی درك مشترك از زیبایی و زشتی دارند و دستكم برآیندشان از تصاویر و پدیده‌های زشت گریزان است. امّا سؤال اینجاست كه اگر شهرداری هیچ مكانیزمی برای نظرخواهی و علاقه سنجی ِمردم نسبت به طرح‌های خود ندارد، حتّی نمی‌تواند یكی از كارمندانش را چند ساعت گوشه‌ای بگمارد تا حرفهای مردم را بشنوند؟ چرا شهرداری اغلب اوقات «گوش» ندارد یا شنوایی‌اش تا حدّ ناامیدكننده‌ای دچار مشكل است؟ چرا مرتّب از مردم و منتقدان و تشكلهای غیردولتی می‌شنویم كه شهرداری و شورای شهر گوش نمی‌دهد؟ چه اتفاقی می‌افتد كه ما مدام آدم‌هایی را برای شورای شهر برمی‌گزینیم كه می‌دانیم صدایمان را خوب نمی‌شنوند؟

***
وقتی شهرداری انزلی – عجولانه و بی‌تحقیق- قسمت مركزی میدان را با رؤیای «ساختن» تخریب كرد و برایمان كابوس جدیدی ساخت، به همراهی همفكران، نامه‌ای تنظیم كردیم و نوشتیم و هشدار دادیم كه بازسازی ِ«قلب شهر» بدونِ نظرخواهی و اطلاع‌رسانی، آنهم توسط افرادی غیر از معماران و هنرمندان شهیر، راهی جز شكست نخواهد داشت. هشدار ما با اعتراض تشكلهایی مثل انجمن توسعه همراه شد تا شهرداری برخلاف معمول، گیرنده‌های شنوایی‌اش اندكی كار كند. درنتیجه پس از مدّتی موقتاً عملیات متوقف شد و چند هفته بعدتر بنـر ِبسیار بزرگی در پیشانی میدان نصب گردید كه نشان می‌داد هدف از تخریب سازه‌های نازیبای قبلی چه بوده و چه خواهد شد. متن شهرداری این است:
«پروژه ميدان امام خميني (ره) بندرانزلي – طرح آبشار كلمات و فواره موزيكال – كارفرما: شوراي اسلامي شهر و شهرداري انزلي – مشاور و مجري طرح: كانون تبليغاتي تنديس»


اگرچه اعلان جدید با مصاحبه شهردار جوانش (بدرالدین بدری) در تضاد است امّا چنان حیرت‌انگیز است كه نیازی به صحبت از تناقض‌های آن نباشد. حیرت اینجاست كه اگر بخواهیم هركدام از بندهای این پروژه را با تساهل و بی‌خیالی بپذیریم، به خطای بدتری می‌رسیم. فرض می‌كنیم انزلی یك شهر جدیدالاحداث باشد و هیچ تاریخ و گذشته و هویتی ندارد كه در میدان اصلی‌اش، نمادی برگرفته از آنها بگذارند! آنوقت باید فرض كنیم در شهرمان هوّیت‌سازی هم لازم نیست تا بتوانیم در نمادی‌ترین نقطه‌ی شهر «فوّاره» بگذاریم! حال فرض كنیم مدیران شهر از هوّیت مستقل هم گریزان باشند و به فوّاره بسنده كنند، آن وقت بدیهی‌ترین اقدام این است كه از معماران و هنرمندان طراز اوّل كمك بگیرند. تازه با همه‌ی اینها اگر علاقه ای هم به برگزاری «مناقصه و انتخاب مشاور» یا برگزاری «مسابقه رسمی طراحی شهری»، نداشته باشند، به مغز هیچكدامشان نمی‌رسد به جای استخدام یك شركت معتبر، به سراغ یك «كانون تبلیغاتی» بروند!!! یقین دارم هیچكدام از كارشناسان معماری و شهرسازی نخواهند فهمید چرا بدرالدین بدری و شورای شهر انزلی، یك «كانون تبلیغاتی» را برای طراحی و مشاوره در حیثیتی‌ترین پروژه‌ی طراحی شهری انزلی انتخاب كرده‌اند! امّا ایكاش موضوع در همین حد بود. قضیه وقتی از كمدی می‌گذرد و به تراژدی می‌رسد كه بدانیم آن «كانون تبلیغاتی» كذایی (ظاهراً شیوه‌ی انتخابش نیز به هیچكس مربوط نیست!!) همان شركتی ست كه تابلوی سه‌گوش عظیم‌الجثه‌ی حاشیه میدان را طراحی و نصب كرده!! و چون خاری در چشم‌انداز مناره و میدان، سالهاست خودآگاه و ناخود‌آگاه ِشهروندان را رنجانده است؛ بیلبورد بزرگی كه به «ننگ» ِمدیریت شهردار سابق (جوادپور) معروف است و هیچكس نفهمید با آن اندازه چرا در میدان نصب شد و چرا با وجود اعتراض همه، هرسال قراردادش تمدید می‌شود! حالا طراح و سازنده‌ی آن «ننگ» می‌خواهد مركز میدان را نیز به دست بگیرد و قلب شهر را برایمان طراحی كند و بسازد!!
وضعیت ما و شهرداری انزلی در این پروژه مثل آن است كه شما دوستی داشته باشید كه برهنه در انظار ظاهر می‌شود و آنگاه كه هزاربار آگاهی‌اش دادید و به لباس دعوتش كردید، بپذیرد اشتباه كرده است و برود جامه‌ای بر خود بدوزد. امّا وقتی برگشت ببینید فقط یك جفت جوراب لنگه به لنگه پوشیده و جز آن هیچ ندارد! آیا آنچنان دوستی واقعاً گوش دارد و حرفتان را شنیده است؟

Author: Arvin Ilbeygi

۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

salam arvin e aziz matlabe koobandeh va bejayeeye amma koo gooosheh shenava ....hala ke goooshe shenavayee nist darbareye pole ghadime ghazian ham benevis ke dare zarre zarre az rooye talab mahv misheh ,, hala az ma goftan bood azina nashnidan,, oon moghe ke nazdikam hast vajegoon shod badesh nagi ke nagofteeyaaa

ناشناس گفت...

مرسي از لينك

آباي پارتيزان
abaypartisan.blogspot.com

ناشناس گفت...

باز جای شكرش باقیه كه تنديس میرزا كوچك و غیره رو نصب نكردن...
بابت اينكه تو اين بلاگ به مسايل و مشكلات شهر ميپردازيد، به عنوان يه همشهری به همتون خسته نباشيد ميگم...
پیروز و پر انرژی باشيد...
با سپاس

ناشناس گفت...

agha aslan in shahr baese afsordegiiii shode kojash saleme ke oonjash salem basheh

ناشناس گفت...

همانطور که قبلا هم گفتم ، ما اولین شرکت تبلیغاتی تو انزلی بودیم ، اولین بیلبورد رو هم نصب کردیم تو میدان گاز که شهردار وقت اصلا نمیدونست بیلبورد چیه..!میگفت شکلش رو بکشید رو کاغذ من ببینم!ایشون شهردار یک شهر با سابقه فرهنگی‌--هنری بودن، یه مدرک مهندسی هم داشتن که البته اون موقع کردان ناشناخته بود..!(با چه مکافاتی قراردادش رو نوشتیم که قرار بود ۶ ساله باشه ، ولی‌ بعد از ۲ سال با آمدن شهردار تازه یک طرفه فسخش کردن ، کل تبلیغات در انزلی رو بخشیدن به یه شرکت نورچشمی)
حالا این شرکت تندیس هم ماجراش چیه ، میشه حدس زد.!
لطفا باز هم بگید که همین اعتراض‌های شما باعث میشه که مناره رو از جا نکنن و مثلا برای رفاه حال مردم به جای بهتری در شهر منتقل کنن...!

ناشناس گفت...

مهيار جان با ما تماس بگير لطفاً

caspino.org@gmail.com
mojeno.anzali@gmail.com

ناشناس گفت...

سلام و خسته نباشید.کارتون خیلی خوبه. من 1 سالی میشه انزلی ساکنم. یه اعتراض مفصل هم در مورد چاله چوله های کوچه ها لازمه که باعث میشه هنگام بارندگی دراچه درست شه و تازه خارج از دید هم میشه و شما سراپا خیس آب بشید

ناشناس گفت...

سلام...
قلبم درد مي گيره وقتي اينارو مي خونم!
هر بار كه مي بينم يه پست جديد داريد، شديدن خوشحال ميشم كه هنوز هستيد و مي نويسيد.
راستي ديشب داشتم آلبوم "لاله" روگوش ميدادم. ازتون ممنونم. شنيدن آهنگهاش و صداش با توجه به اطلاعاتي كه الان دارم خيلي ميچسبه.

ناشناس گفت...

گوش چیه؟چشم چیه؟شعور چیه؟
حتما باید یه برخورد جدی از جانب مردم شهر ببینند تا آدم شن!
این جوری نمیشه!
تا شیشه های شهرداری(به عنوانه اولین زهرچشم)پایین نیاد اینا نمیفهمن با کی طرفن!,تو چه شهرین؟,این چه کاری بود من کردم؟(میدون).

ناشناس گفت...

سلام جناب ایل بیگی !
مطلب خوبی بود ، خسته نباشید ... من از نشریه موج مطالبتون رو دنبال میکردم و حالا که رسیدید به این بلاگ هم مطالبتون بسیار ارزشمنده ! کاش دوباره یک نشریه راه می انداختین ...
در مورد قضیه میدان هم که واقعا حرفی برای گفتن ندارم !!!
به ما هم سر بزنید .
پایدار باشید ، یا علی...

متين گفت...

گوش هاي شهرداري در انزلي و ديگر شهر هاي ايران معمولا ناشنواست.
واقعا براي من اين سوال پيش اومده كه شهرداري انزلي كه از قديميترين شهرداري هاي ايران زمينه ودر آمد حاصل از عبور كاميون ها در اين شهر از درآمد كمسيون ماده100 بيشتره!!! جرا به صورت روز افزون و به شدت، بر حجم پنبه توي گوشش اضافه مي كنه!؟!
وبلاگ خيلي خوبي داريد. اولين باره بازش كردم و اميدوارم فعاليت و علاقه به انزلي و اطلاع رساني به مردمش را ادامه بديد.
در ضمن احتمالا بنرهاي مربود به راهبرد توسعه شهر(CDS) را ديديد(يه طرح نو كه تو ايران فعلا براي 3 تا شهر انزلي، شاهرود و قزوين در حال تهيه است). اگر اين پروژه با موفقيت انجام شه شايد...
وقت كرديد يه سر به سايتش بزنيد!!!
www..anzalicds.ir
(تو اين پروژه رو كمك تمام افراد مطلع و عاشق انزلي حساب ميشه)