روایتی درباره گورستان انزلی





روایتی از احداث گورستان «لاله زار»

در سال 1304 شمسی، زمینی که متعلق به چند نفر از اشخاص معروف شهرستان انزلی بود به همت یکی از تجار به نام و مشهور شهر، مرحوم حاج یوسف زمانی (بزرگ خاندان زمانی) از این اشخاص خریداری گردید و چون در آن زمان محل مناسبی برای دفن اجساد وجود نداشت توسط این شخص در یک اقدام خیرخواهانه برای امورات کفن و دفن به اسم گورستان یا قبرستان انزلی وقف مردم گردید تا از آن پس محلی مشخص و آبرومند را جهت انجام این امور داشته باشند.

این امر با استقبال بزرگان و اهالی آن موقع انزلی مواجه گردید چنانکه هنوز هم بعد از گذشت نزدیک به 90 سال، از این اقدام خیرخواهانه به نیکی یاد می‌شود. اما در کنار این عمل خیر طی سالیان گذشته شاهد مسائلی بودیم که باعث بوجود آمدن امّا و اگرهای بسیاری شده است که در این‌جا به شرح بعضی از آنها می‌پردازم:
1- در سالهای اولیه بعد از انقلاب بنا به دستور شهردار وقت بندرانزلی شاهد تخریب سر در بسیار زیبایی بودیم که چند سالی بعد از وقف گورستان انزلی توسط حاج یوسف زمانی ساخته شد. مسئله‌ای که هنوز هم دلایل قانع کننده‌ای برای تخریب آن عنوان نشده است و هر آنچه که باقی مانده آه است و افسوس برای بنایی که می‌باید باشد و نیست.
2- ساخت و سازهای مغازه‌هایی که توسط شهرداری بندرانزلی در سه طرف از گورستان انزلی صورت گرفته‌است مسأله‌ی دیگری‌است. البته ساخت و ساز هیچ اشکالی ندارد اما این‌که چگونه می‌شود در زمینی که برای امورات کفن و دفن وقف گردیده است ساخت و ساز کرد جای تأمل و سؤال فراوان دارد که باید از بانیان این امر پرسید. آیا مکانهای دیگر برای این ساخت و سازها وجود نداشت. آیا شهرمان این قدر کوچک است که بیاییم در زمینی که برای دفن اموات وقف گردیده ساخت و ساز کنیم و هر بلایی دوست داریم سرش بیاوریم؟! آیا بهتر نبود به جای تخریب کردن به فکر حفظ آن می‌بودیم؟
3- مساله‌ی فروش قبر خود حدیث مفصلی است! روشن نیست که چگونه می‌شود زمینی را که برای انجام این امورات وقف گردیده را فروخت. آن چه مسلم است و تردیدی در آن نیست این است که بانی این امر خیر هدف و نیتش از وقف این زمین آن گونه که در حال حاضر انجام می‌شود، نبوده است. واقعا معنی تمام و کمال وقف این است؟ آیا باید وجب به وجب آن زمین را متر بزنیم و به نام قبر به فروش برسانیم؟ اگر این گونه است باید تعریف جدیدی برای کلمه‌ی وقف نوشت!!
و در آخر این‌که خدا رحمت کند حاج یوسف زمانی را که اگر زنده بود شاید با این اوصاف از کرده‌ی خود پشیمان می‌شد و عطای این کار را به لقایش می‌بخشید. روحش شاد و یادش گرامی باد...
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز... مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
Author: Amin zamani آبان 88

پ.ن: در بایگانی راکد شهرداری انزلی درباره گورستان لاله زار چنین آمده است: «قبرستان لاله زار در سال 1307 شمسی بوسیله اهالی احداث گردید. زمین گورستان 141250 مترمربع و دیوار بتونی آن 1597 متر مربع و بنای دروازه بزرگ دارای دو اطاق در طرفین دروازه در سال 1307 شمسی با مساحت 76 متر مربع و بنای یک باب خانه یک اطاق بزرگ و چهار اطاق کوچک در همان سال با مساحت 423 متر مربع در سال 1307 شمسی ساخته شده است.»

۳ نظر:

mohammad گفت...

peyman jan(amin)khaste nabashi,khoda rahmat kone jaddeto k in zamino vaghf kard,va khoda rahmat nakone kesaee ro k az in zamin su estefade mikonan va takhribesh kardan,alan hame zamanie bozorgo yad mikonan k in kare kheyr khahane ro anjam dad na unaee ro k hamishe b fekre manafe khodeshun hastan,mamnun az matlabet baz ham montazere matalebe badit hastam

کیوان گفت...

سلام
مطلب به جا وجالبی بود من تا امروز نمی دونستم که این زمینی که به مردم با منت وقیمت600 هزار تومان فروخته میشه وقف بوده وطبق قوانین اسلامی اصلا نباید بابت زمین از مردم پول گرفته بشه!!!!
خدا رحمت کنه کسی که بخاطر امر خیر از ثروتش گذشت به معنای واقعی بخاطر مردم نه شعاری

saied گفت...

aali bood